باغ انار و خرمالو
دو هفته پیش روز جمعه بود که به باغ انار رفتیم پارسال وقتی با هم رفتیم ماهان و ملیکا خیلی کوچولوتر بودن و بی قراری میکردن اما امسال که دیگه میتونستن راه برن حسابی هیجانزده بودن و با دستای کوچولوشون انارا رو میگرفتن و ذوق کنان یه چیزای نا مفهومی میگفتن انگاری که دارن با انارا حرف میزدن و نازشون میکردن . در این بین از انار خوردنم نگذشتن البته ماهانی فقط انارای شیرین رو میخورد اما ملیکا ترششم دوست داشت و میخورد اول یادی از گذشته اینم از عکس ملیکا که یواش یواش داره خودشو به انار میرسونه &nb...
نویسنده :
مامان
23:24