ماجرای جشن تولد
امسال هم قصد داشتم مثل سال گذشته تولد بچه ها رو جشن بگیرم ولی حدود 15 روز بود که بچه ها مریض بودن از حالت تهوع روزهای اول گرفته تا سرماخوردگی شدید این روزها . ازهمه ی اینها گذشته چند روز پیش دیدم که بدن ماهانی پر از دونه های قرمز شده پیش دکتر که رفتیم گفت که آبله مرغون گرفته و همین باعث شد که تمام برنامه ریزیهام واسه جشن تولد به هم بریزه و یه جورایی تصمیم گرفتم که امسال بیخیال تولد بشم . روز تولد بچه ها یعنی روز جمعه از صبح بیرون رفتیم و ماهان و ملیکا حسابی بازی کردن توی راه برگشت به خونه مدام دل دل میکردم که یه کیک کوچولو واسشون بگیرم و بریم خونه جشن...
نویسنده :
مامان
16:36