ماهان و ملیکاماهان و ملیکا، تا این لحظه: 12 سال و 21 روز سن داره

ملوسک و عروسک

بازی بچه ها

1391/10/11 23:38
نویسنده : مامان
320 بازدید
اشتراک گذاری

روزها دارن مثل برق میگذرن و فرشته کوچولوهای من روز به روز بزرگتر میشن حالا  بیشتر به همدیگه و سایر بچه ها توجه میکنند و دوست دارن بشینن و بازی کنن مخصوصا با آوینا عزیزم که ماهان و ملیکا خیلی دوسش دارن و حسابی باهاش سرگرم میشن وقتی که آوینا راه میره تلاش میکنن که دنبالش برن و کاملا چشمشون به آویناست که چیکار میکنه و میخوان همون کارو انجام بدن .

البته ناگفته نماند به خاطر اینکه وروجکای من حسابی شیطون شدن و هیچ فرصتی واسه مامانی نمیذارن مجبورم عکساشونو دیر به دیر بذارم مثلا این عکسو هفته پیش که خونه دایی جون بودیم ازشون گرفتم که مشغول بازی با آوینا و نوه های عمه جون هستن

هستی،امیر حسین،ماهان،آوینا،ملیکا

بچه ها در حال بازی با پازل آوینا خونه مامان مهتاب

ماهان در حال خوردن تکه پازل

اواخر هفته گذشته خونه خاله لیلا رفتیم که بازی کردنشون و به خصوص انار خوردنشون دیدنی بود

انار خور ماهر

مهارتو توی انار خوردن میبینید حتی نیاز نداره با دستاش بگیره

دختر خوش خنده با پسر نق نقو

ملیکا،آوینا

دخمل طلا وپسمل بلا

روز جمعه عصر خونه مامان مهتاب بودیم که تصمیم گرفتیم بچه ها رو به شهر بازی ببریم واسه همین به همراه مامان مهتاب ، بابا جعفر ،امید جون ،خاله لیلا و آوینا راهی زیتون شدیم از اذیت هایی که ماهان گلی تو راه کرد و داشت حسابی از رفتن پشیمونمون میکرد که بگذریم شب خوبی بود و بهمون خوش گذشت مخصوصا به ملیکا که خیلی هیجانزده شده بود

ملیکا تو شهر بازی

ملیکا و سوسمار مهربون

راننده کوچولو

 

ملیکا و مامانی سوار قطار نی نی ها  ماهان و ملیکا

ماهانم با دردسر زیاد توی ماشین خوابش برد ولی در عوض توی  شهر بازی از خواب بیدار شد و حسابی متعجب، منم نگران بودم شاید از سرو صدا بترسه ولی برعکس مثل اینکه خیلی خوشش اومده بود

 شاهزاده سوار بر اسب سفید

ماهان و ملیکا سوار تاکسی

سوارکاران کوچک

بعد از شهر بازی بابام ما رو واسه شام به رستوران سنتی پات که همون نزدیکی بود برد که دستشم درد نکنه ولی رستوران رفتن با بچه ها دردسر خاص خودشو داره با شیطونی وروجکا فقط تونستم یه کوچولو غذا اونم سرپایی بخورم با اینکه با اذیتاشون حسابی عصبانیم کرده بودن ولی حالا وقتی یادم می افته خندم میگیره 

خدایا ممنونم به خاطر لبخند ماهان و ملیکا

که زندگیمونو سراسر شادی کرده

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)